معنی دارای مبداء خارجی، بیرونی، خارجی، فرعی، جزئی ضمیمه، اتفاقی، تصادفی، عارضی, معنی دارای مبداء خارجی، بیرونی، خارجی، فرعی، جزئی ضمیمه، اتفاقی، تصادفی، عارضی, معنی bاcاd kfbاء oاc[d، fdcmjd، oاc[d، tcud، [xnd qkdki، htاrd، تwاbtd، uاcqd, معنی اصطلاح دارای مبداء خارجی، بیرونی، خارجی، فرعی، جزئی ضمیمه، اتفاقی، تصادفی، عارضی, معادل دارای مبداء خارجی، بیرونی، خارجی، فرعی، جزئی ضمیمه، اتفاقی، تصادفی، عارضی, دارای مبداء خارجی، بیرونی، خارجی، فرعی، جزئی ضمیمه، اتفاقی، تصادفی، عارضی چی میشه؟, دارای مبداء خارجی، بیرونی، خارجی، فرعی، جزئی ضمیمه، اتفاقی، تصادفی، عارضی یعنی چی؟, دارای مبداء خارجی، بیرونی، خارجی، فرعی، جزئی ضمیمه، اتفاقی، تصادفی، عارضی synonym, دارای مبداء خارجی، بیرونی، خارجی، فرعی، جزئی ضمیمه، اتفاقی، تصادفی، عارضی definition,